Wednesday, October 8, 2008

زیبا ترین های تایلند-عکس دختران تایلندی


چرا دختران تا زمان ازدواج نمي‌توانند شهوات خود را بروز دهند؟

اگه نوشته های زیر ناخوانا هستند و یا فونت ها مشکل دارن به این وبلاگ بروید , و این مطلب را در اینجا بخوانید
در بين کساني که خود را مقيد نمي‌دانند، پسران براي خود مانع کم‌تري در سطح جامعه مي‌بينند؛ از طرفي شرم و حيا در آنها کم‌تر است،‌از اين رو چه بسا از طريق غير مشروع به خواسته‌هاي نفساني خود دست مي‌يابند.
ممنوعيت روابط نامشروع در اسلام و در اديان آسماني، به خاطر جهات متعدد است، از جمله:
حفظ کانون گرم خانواده و برقراري پيوندهاي خانوادگي و حفظ نسل و پيوندهاي خوني و فاميلي.
ـ نگه داشتن حرمت و احترام زن و ممنوعيت نگاه ابزاري و جنسي به زن.
ـ کنترل و محدوديت شهوات براي شکوفايي استعدادها و ارزش‌هاي عالي انسان.
ـ جلوگيري از آسيب‌هاي اجتماعي و رواني افراد جامعه و به خصوص دختران.
جهت آگاهي بيشتر شما از آثار و نتايج آزادي روابط جنسي و عدم کنترل شهوت، بخشي از تحقيقاتي را که در يک نشريه آمريکا در سال‌هاي گذشته صورت گرفته، برايتان بيان مي‌کنيم:
نشريه آمريکايى «ايدرز دايجست» دربارة روابط پيش از ازدواج دختران و پسران مى نويسد: «هرساله 350 هزار دختر نوجوان امريکايى در سنين 15 تا 19 سال ـ دورة دبيرستان ـ به سبب ارتباط هاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غير قانونى خود را به دنيا مي آورند.... اين دختران با رؤياهايى چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصيلات، شروع يک زندگى ايده آل و دست يابى به يک شغل مناسب،‌ به اين ارتباط غير قانونى روي مى آورند. اما بسيار زود پرده هاى سراب گونة اين اوهام به کنار رفته و واقعيت زندگى روى خود را نشان مى دهد و متأسفانه، اين بيدارى درست در زمانى به دست مى آيد که اين دختران نوجوان ديگر شانسى براى برخوردارى از يک زندگى سالم و ايده آل ندارند».
اين روزنامه در ادامه علت بروز اين نابهنجاري‌هاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفتگويى با تعدادى از اين دختران، به نقل از يکى از آنان مي‌نويسد:

«اي کاش زمان به عقب بر مى گشت! اى کاش به عنوان عضوى از خانواده در ميان والدينم جاي داشتم. اى کاش هنگامى که زمينه هاى ايجاد يک ارتباط نامشروع برايم فراهم شده بود، کمى هم به زندگى آينده ام مى انديشيدم و اين گونه به پايان خط نمى رسيدم».
اگر اسلام روابط آزاد دختر و پسر را منع نموده، به خاطر آثارى است که اين گونه روابط به دنبال دارد.
در ذيل به برخى از آن آثار که در نتيجة روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پديد آمده ، اشاره مى کنيم:
1ـ افزايش روابط جنسى نامشروع:
تحقيق نشان مى دهد که آمار روابط نامشروع جنسى که ناشي از روابط آزاد دختر و پسر است،‌ در امريکا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزايش است، به گونه اى که در سال 1993 در امريکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسي تبديل شده است.
2ـ آبستنى هاى ناخواسته:
آميزش جنسى نامشروع و افزايش آبستنى هاى غير رسمى و زود هنگام يکى ديگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره ميشل در اين باره مي نويسد: «بيش از چهل درصد زنان امريکايى که پيش از بيست سالگى ازدواج مى کنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر،‌ قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى که در سن کمتر از هيجده سال ازدواج مى کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نيز همين مطلب صادق است».
ازدياد غير قابل کنترل آمار سقط جنين
متناسب با افزايش نرخ آبستنى هاى ناخواسته، آمار سقط جنين در کشور هاى غربى که دختر و پسر پيش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزايد است. از يک ميليون زن و دختر نوجواني که هر ساله در امريکا به طور ناخواسته باردار مى شوند، 53% فرزندان خود را سقط مي کنند. اين درحالى است که به علت برخى محدوديت ها که بعضى ايالات در مورد سقط جنين وضع کرده اند،‌ اکثر سقط هاى جنين گزارش نمى شود.
به ادعاى يک پزشک امريکايى که در يکى از زايشگاه هاى اين کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله اى نوشته است،‌ در حدود 47% از زايمان هاى تحت نظر وى مربوط به مواليد نامشروع بوده است. به ادعاى وى اکثر مواليد،‌ مربوط به زنان پايين تر از بيست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
افزايش خانواده هاى تک والديني
افزايش شمار وصلت هاى غير رسمي،‌ باعث کاهش در ميزان ازدواج را ترسيم مى کند که يکى از پيامد هاى آن افزايش تعداد خانواده هاى تک والدينى است؛ يعنى خانواده هايى که فرزندان در آن ها محکومند تنها با يکى از والدين خود زندگى کنند.
آندره ميشل مى گويد: «زندگى فرزندان نامشروع در بيش از 90% موارد با مادران است. اين گونه مادران که تقريباً از سوى جامعه به ويژه والدين و آشنايان خود طرد مى شوند،‌ براى گذراندن زندگى با مشکلات شديد اقتصادى و فقر و فلاکت مواجهند.
روزنامة «ايدرز ايجست» ضمن ارائة گزارشى از وضع فلاکت بار معيشتى اين گونه خانواده ها، گزارش زير را نوشته است:
«مادر اين بچه – که مادام بهانة پدر مى کند – براى تأمين نيازهاى مادى خود و فرزندانش ناچار است که در دو شيفت کامل کار کند که در نتيجه، فرزند وى در مقايسه با مادران ديگر،‌ زمان کمترى را با او سپرى مى کند. اين فرزند غيرقانونى در حقيقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.
اين مادر نوجوان با تأسف و تأثر مى گويد: من با اين حاملگى نامشروع براى تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و بايد تسلى بخش اندوه فراوان اين طفل باشم.
5ـ روسپيگري:
پديده شوم روسپى گرى به ويژه در بين دختران جوانى که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده اند، در جوامع غربى شايع است، زيرا فرزندان ناخواسته، فرصت هاى اشتغال و تحصيل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براى تأمين هزينه هاى زندگي و رهايى
از فقر، به هر کارى رو آورند.
ـ6- گسترش بيمارى هاى مقاربتي
روابط آزاد دختر و پسر، در نتيجه روابط آزاد جنسي، سکوي پرش روسپى گرى و افزايش بيمارى هاى عفونى و مقاربتى است. در اين باره کافى است بدانيد که: در هر 13 ثانيه يک نفر در امريکا به ويروس مهلک بيمارى ايدز مبتلا مي شود. قربانيان اين ويروس که عمدتاً از طريق بى بندو بارى جنسى مبتلا مى شوند، از اين بيمارى عفونى هلاک مى گردند.
آنچه ذکر شد، اشاره به برخى پيامدهاى روابط آزاد دختر و پسر پيش از ازدواج است. عوارض ديگرى چون جنون،‌ عقده هاى رواني، تزايد جنايت و آدم کشى از ديگر نتايج آن روابط است.
به اين ترتيب روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت هاى التذاذي آنان را حرام و ممنوع ساخته است.

Tuesday, September 30, 2008

شهوت از نظر وحشی بافقی


به شهوت قرب تن با تن ضرور است
میان عشق و شهوت راه دور است

Monday, September 15, 2008

تشخیص تفاوت میان عشق و شهوت


عشق و شهوت به عنوان دو مقوله نسبتاً مشابه به شمار می روند. شهوت
صرفاً یک امر طبیعی و ذاتی به شمار می رود که برای جذب جنس مخالف به یکدیگر در وجود
انسان ها قرار داده شده است. می توان گفت که بدون وجود شهوت انتظار نمی رود که هیچ
گونه عشق و یا محبتی میان زن و مرد شکوفا گردد.
از سوی دیگر یکی از فاکتورهایی
که وجود آدمی را شریف و اصیل می سازد، عشق است. عشق یکی از عالی ترین صفات انسانی
که به واسطه آن افراد سعی می کنند "بهتر" باشند. انسان ها شاید تنها به دلیل
شهوترانی و زیاده خواهی با یکدیگر درگیری ایجاد می کنند؛ اما برای تشکیل خانواده و
زندگی مشترک تنها یک دلیل وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز عشق.
عاشق شهوترانی
بودن
برای مردان، شهوت یک تجربه کاملاً ذهنی است. سیلی از تستسترون در رگ های
آنها جاری می شود و دیگر چیزی را نمی بینند. همانند عشق، شهوت نیز آنها را کور می
کند. به همین دلیل است که معمولاً در روابط - به ویژه اگر در ابتدای راه قرار گرفته
باشید - گفتن این مطلب که طرف عاشق شماست و یا اینکه احساساتش تنها از روی شهوت
هستند، اندکی دشوار می نماید. آقایون خیلی سخت می توانند تشخیص دهند که آیا واقعاً
عاشق طرف مقابل هستند و یا او را صرفاً به مانند خیالی آتشینی می بینند که هر موقع
از جلوی آنها رد می شود، جوشش کوره درونشان شدید تر میشود.
دلیل امر فوق الذکر
این است که آقایون این توانایی را دارند که خیلی پیش از اینکه با یک خانم ارتباط
عاطفی برقرار کنند، به سادگی می توانند با او وارد رابطه جنسی شوند. هورمون هایی که
در بدن آنها ترشح می شود باعث می شود که تصور کنند عاشق شده اند.
به هر حال
مشکل اساسی اینجاست که هم عشق و هم شهوت هر دو می توانند آقایون را خلع سلاح کرده و
آنها را به شدت آسیب پذیر نمایند. بدین ترتیب آنها به راحتی اراده و قدرت خود را از
دست می دهند و تنها برای تجربه سکس، خود را مسخ جنس مخالف می کنند.
همچنین باید
اضافه کرد که شهوت سبب می شود تا آقایون تنها از روی احساساتی که در آلت تناسلی
آنها ایجاد می شود، تصمیم گیری نمایند و عقل و منطق را به دست باد بسپارند. زمانیکه
حس شهوت بر یک مرد غلبه کند، اصلاً اهمیت نمی دهد که آیا او و شریکش مشترکاتی دارند
یا خیر؛ او اهمیتی نمی دهد که طرف مقابل اهل کجاست و به کجا می رود؛ تمام حواسش را
بر روی پیدا کردن راهی برای رسیدن به دست نیافته های خانم متمرکز می کند. اگر شریک
او نیز تنها از روی شهوت با او ارتباط برقرار کرده باشد، از این فرصت سوء استفاده
خواهد کرد. اما اگر هر دوی آنها عاشق یکدیگر باشند، این رابطه جنسی می تواند منجر
به محکم تر شدن رابطه آنها شود.
آیا شهوت است یا چیز دیگری است؟
چگونه می
توانید تفاوت میان عشق و شهوت را تشخیص دهید؟ در این قسمت نکاتی را برایتان ذکر
کرده ایم که به واسطه آن بتوانید میان این دو مقوله تمیز قائل شوید.
شهوت است ،
اگر:
اگر :
فقط به ظاهر و اندام او توجه داشته باشید
حتی قبل از اینکه
اسم او را پرسیده باشید، در حال خیال بافی هستید که او بدون لباس چگونه است.
یااینکه اگر با او رابطه جنسی برقرار کنید چه احساسی به شما دست خواهد داد.

اهمیت نمی دهید که او چه می گوید
همیشه در حال بهانه آوردن هستید تا به
نحوی قرارهای ملاقات خود را با کنسل کنید، مگر اینکه این قرار منجر به قراری رابطه
جنسی شود. اگر از شما بخواهد تا کاری برایش انجام دهید، بهانه می آورید و می گویید
بیش از اندازه سرتان شلوغ است. اما اگر در کنار شما باشد و با او سکس نداشته باشید
این امر ناراحتتان می کند و در ذهن خود، خودتان را در حال برقراری رابطه جنسی با
خانم های دیگری تجسم می کنید.
فقط می خواهید برای سکس او را ببینید
برایتان
اهمیتی ندارد که به هیچ وجه با او تماس تلفنی نداشته باشید. از این گذشته اصلاً
برایتان مهم نیست که جواب زنگ تلفن او را فوراً بدهید و حتی اگر برای چندین روز هم
با او صحبت نکنید، مشکلی نخواهید داشت و ترجیح می دهید هر موقع که دو مرتبه از نظر
جنسی تحریک شدید او را ملاقات کنید.
برای شهوترانی با او تماس می گیرید
پس
از اینکه همراه دوستانتان تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشتید، یکمرتبه یاد او می کنید
و با او تماس می گیرید تا در کنار هم نوشیدنی میل کنید.
بعد از سکس او را ترک
می کنید
پس از این اینکه کارتان تمام شد، به دنبال ساده ترین راهی می گردید که
بتوانید محل را تر ک کنید. هیچ نوازشی وجود ندارد، صبح زود برایش صبحانه تهیه نمی
کنید، فقط خیلی راحت می گویید: "من باید بروم" این عشق است عزیزم ؟؟؟
عشق است
اگر :
اگر :
کششی بین شما وجود داشته باشد
برای مدتهای طولانی با هم
صحبت می کنید و هر ساعت مانند یک دقیقه برایتان میگذرد. گاهی اوقات آنقدر غرق در
حرف زدن می شوید که متوجه گذشت زمان نمیشوید.
احساس می کنید او زیباست
حتی
اگر او را بدون هیچ گونه آرایش، در حالیکه موهایش را پشت سرش بسته و مشغول تمیز
کردن دست شویی است، ببینید باز هم تصور می کنید که در نظرتان زیباست.
دوست
دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید
تنها چیزی که می خواهید این است که با او
باشید، چه سکس داشته باشید چه نداشته باشید. حتی اگر به شما بگوید که برای برقراری
رابطه جنسی نیاز به سپری شدن مدت زمان بیشتری است، باز هم اهمیتی نمی دهید و قبول
می کنید.
آینده خود را با او تجسم می کنید
حس غریبی در شما ایجاد می شود و
فکر می کنید که بدون وجود او قادر به ادامه زندگی نخواهید بود. به خانواده و دوستان
خود اطلاع می دهید که قصد ازدواج با او را دارید و خودتان نیز به تشکیل خانواده با
او فکر می کنید.
او را به خانواده خود معرفی می کنید
این موضوع که خانواده
تان او رابپذیرد، برایتان اهمیت پیدا می کند و ترجیح می دهید که با تمام
اطرافیانتان ارتباط مناسبی برقرار کند.
او را در تمام برنامه های خود شریک می
دانید
چه با دوستان مذکر خود بیرون بروید و چه حیوان خانگی خود را برای قدم زدن
به پارک ببرید، در همه حال دوست دارید که او در کنارتان باشد. حتی اگر او آنجا هم
نباشد، باز یادش از ذهنتان بیرون نمی رود و به دنبال فرصتی می گردید تا یک تلفن
کوتاه به او بزنید و بگویید: "دلم برایت تنگ شده". البته حتماً لازم نیست که
دوستانتان متوجه شوند شما یک چنین کاری انجام داده اید.
رمانتیک تر می شوید

یک مرتبه می بینید که به گوش دادن به موسیقی های عاشقانه و آرام تمایل بیشتری
پیدا کرده اید. برای او گل و یادداشت های عاشقانه می فرستید و ترتیب صرف غذاهای
رمانتیک در نور شمع را می دهید.
همیشه طرف او را می گیرید
هر زمان که کسی
در مورد او انتقاد می کند، شما سریعاً اقدام به دفاع از او می کنید. در مجامع عمومی
همیشه خود را موافق با نظریات او نشان می دهید، حتی اگر در پشت درهای بسته با او
مخالف باشید.
او باعث می شود انسان بهتری باشید
او شما را به چالش وا
میدارد و تشویقتان می کند. با دیدن او شاد می شوید و حاضرید برای خوشحال کردنش هر
کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید.
دوست داشتن شهوت
شهوت برای مدت
کوتاهی شما را سرگرم می کند. اما عشق مربوط به مدت زمان بسیار طولانی می شود. هر
چند گاهی امکان دارد که این دو مقوله در جای یکدیگر قرار بگیرند، اما باید با توجه
کامل، تفاوت میان آنها را تشخیص دهید.
باید ببینید که خودتان از زندگی چه می
خواهید، همه چیز به شما بستگی دارد .


تشخیص تفاوت میان عشق و شهوت !
.:. IranSohrab.IR . ایران سهراب .:. - 25 شهریور 1387 ساعت 20:32

Monday, September 1, 2008

عشق و هوس


نمی دانم بر من چه گذشت
من با او یکی شدم
من در اوج عشق به شهوت رسیدم
من زیر انگشتانم آتش عشق . شهوت را حس کردم
و او دستان بی رمغم را بوسه باران کرد
من او را در اوج عشق لمس کردم
زمانی که گرمای عشق با اتش شهوت تن سردم را گرم میکرد
و من برایش میمیرم

روانشناسی شهوت و عشق



روانشناسی شهوت و عشق

شهوت ممکن است به طور مستقل از عشق رمانتیک برانگیخته
شود. بدیهی است که شهوت می‌تواند همزمان با عشق هم وجود داشته
باشد؛ گرچه در مورد بعضی عشاق ارضای بی بند و بار و غیرمتعهدانه شهوت می‌تواند عشق
رمانتیک همراه آن را از بین ببرد.


شهوت در یهودیت

بر پایهٔ سنت‌های یهودیت،
هیچ چیزی بر زمین بیهوده آفریده نشده‌است. شهوت تنها هنگامی گناه‌آلود
است که برای دارایی یا همسر فرد دیگری باشد. شهوت نه تنها که گناه نیست بلکه هنگامی
که میان زن و شوهر باشد ثواب
نیز می‌باشد.



شهوت در مسیحیت

کاتولیک‌ها
شهوت را به عنوان یکی از ۷ گناه
بزرگ هفتگانه
می‌دانند. در عهد
قدیم
، زنا را با سنگسار
مجازات می‌کرده‌اند. در عهد
جدید
، مسیح، نگاه شهوت
آلود به زن(زن شوهر کرده) را به عنوان زنا یاد می‌کند.

پروتستان‌ها بر این باورند که همهٔ گناهان، از جمله
شهوت، تنها توسط خدا و با مرگ و رستاخیز عیسی مسیح می‌تواند بخشوده شوند.

شهوت در اسلام
برخی از عامهٔ مردم بر این باورند که اسلام مسئله غریزهٔ جنسی
و ارضاء شهوت را به کلی نادرست خوانده و تنها امر به معنویات نموده است، حال آنکه
اسلام نه
تنها به مسئلهٔ ارضاء شهوت کم توجه نبوده‌است بلکه بیشترین توجه و دقیق ترین توجهات
به این مقوله در میان تمام دیگر ادیان از سوی دین اسلام و
خصوصا مذهب شیعه بوده‌است.
علت عشق است یا شهوت؟
اما تمام حوادث شیمیایی و عصبی برانگیزاننده عشق، یک سئوال از
نوع «اول مرغ بود یا تخم مرغ» را به میان می‌آورد: آیا عاشق شدن علت این تغییرات
شیمیایی در مغز است یا معلول آن؟ اول مرغ بود یا اول تخم مرغ؟

در مورد این سئوال توضیحی وجود دارد که نخستین بار اتولوژیست
(کردارشناس
حیوانات
) کنراد
لورنتس
، برنده جایزه
نوبل
به آن پرداخت. لورنتس
در اردک‌ها
پدیده‌ای را مشاهده کرد که آن را «نقش
پذیری
» (imprinting) نام نهاد. لحظه‌ای بحرانی برای آشیانه سازی یک پرنده وجود
دارد، هنگامی که مغز و دستگاه
عصبی
مرکزی جوجه
اردک
آماده ایجاد پیوند میان او و مادرش است. در غیاب پرنده مادر جوجه با اولین
حیوانی که دیدار می‌کند این پیوند را برقرار می‌کند. مکانیسم نقش پذیری برای بقا
حیاتی است چرا که تصور بر این است که ارتباط با یک والد محافظت کننده بقا را تضمین
می‌کند.
جان
باولبای
روانشناس
از ایده لورنتس استفاده کرد و «نظریه
دلبستگی
» (attachment Theory) ارائه کرد. کودکی که نمی‌تواند با مادرش پیوند
عاطفی پیدا کند، از شانس کمتری برای بقا برخوردار است. با توجه به شباهت میان یک
کودک محروم از مادر و یک عاشق
ناکام دانشمندان این پدیده «نقش
پذیری
» را در مورد عشق افراد بزرگسال هم
مطرح کرده‌اند. عاشق
مانند کودکی دلبسته به مادر به چشمان معشوق
خیره می‌شود و آه می‌کشد و اگر رابطه اش را با او از دست دهد مانند کودکی طرد شده،
می‌گرید و به افسردگی دچار می‌شود و حتی ممکن است به خود صدمه بزند.

در صورت موفقیت در پیوند ابتدایی میان عشاق دلبستگی درازمدت در چشم‌انداز
قرار می‌گیرد. چنین واقعه‌ای پس از آنکه عشق رمانتیک سیرش را طی کرد و اتحاد عاشق و
معشوق فرزندانی را به بار آورد رخ می‌دهد. اما این مرحله جدید پیش بینی نشده و
نامنتظر است چرا که به طور شاخص ۱۸ ماه تا ۳ سال پس از شروع عشق آبشارهای فنیل
ایتلامین دوپامین
و اکسی
توسین
در مغز فروکش می‌کنند و
به قول دانشمندان علوم اعصاب
ذخیره واسطه‌های عصبی تمام می‌شود.

دگرش شهوت به عشق
اغلب پژوهش‌ها حاکی از آن است که شهوت صرف کمتر به سمت عشق رمانتیک
پیشرفت می‌کند. بنا به گفتهٔ هلن
فیشر
مداربندی مغز در مورد شهوت لزوما آتش عشق را روشن نمی‌کند. از طرف دیگر
عشق رمانتیک، به خصوص پس از تولد فرزندان، می‌تواند به مرحله سومی پیشرفت کند:
دلبستگی و تعلق. خصوصیتی که برای یک ازدواج
پایدار لازم است. این دلبستگی عمیق تر که در عشاق بالغ و دیرین شکوفا می‌شود، به
طور شاخص پس از تولد یک فرزند به وجود می‌آید. با این حال مثال‌های فراوانی وجود
دارد که یک دلبستگی مادام العمر میان زوجی بدون فرزند به وجود آمده، درست همان طور
که بسیاری از زوج‌های صاحب فرزند هیچ گاه به این مرحله دلبستگی عمیق مدام نمی‌رسند.

انتی فیلتر سکسی

Monday, July 28, 2008

شهوت سرا

زفاف


پاره شدن پرده بکارت ، در حقيقت نمود خارجي جرياني بسيار پيچيده است که بايد آن را آغاز “زنانگي” و پايان “دوشيزگي” شمرد.تازه عروس بنا به طبيعت ، از نخستين اکراه و هراس دارد و علت آن معمولا درد جسماني نيست که اگر همراه با آرامش و خودداري و صبوري مرد باشد خيلي جزئي است. غالبا خود دختر هم نمي داند علت اين هراس و اکراه در کجاست ؟ در واقع تازه عروس در اين مرحله دچار نوعي ” شرم ” نيز هست . همه اين علت ها را بايد در جاي ديگري جستجو کرد.در حقيقت چون زن در اين مرحله که وارد حيات زناشويي مي گردد دگرگوني مهمي در برابر خود مي بيند و به زندگي آينده و مسووليت ها و خطرهاي آن مي انديشد و از آن واهمه دارد. همه اين واهمه ها ، چه زن از آن آگاه باشد و چه نباشد ، قابل ملاحظه و شايسته توجه است.اين وظيفه شوهر است که وجود اين هراس فطري زن را دريابد و همواره آن را به ياد داشته باشد.بهترين فرصت براي جلب اطمينان زن همين دوره کوتاه است.معروف است که زفاف را نبايد با جبر آغاز کرد ، ما مي گوييم در کار پاره شدن پرده دوشيزگي نه تنها جبر نبايد در کار باشد بلکه اين عمل بايد دنباله و نتيجه نوازشي صبورانه و معاشقه اي جانانه باشد و شوهر بايد عروس را به تدريج متمايل و راغب به عمل نمايد نه آن که با شتابکاري و به کار بردن زور ، تنها حس شهوت خويش را فرو نشاند. در اين صورت تنها جسم زن را تصرف کرده و از تصرف روح او ناتوان مانده است. بنابراين شوهر در شب زفاف بايد تمام تمهيدات لازم را به کار گيرد و در نهايت ملايمت و ظرافت عمل کند و بداند که کوچکترين اشتباه ، چندان او را خسته و دل آزرده مي کند که به آساني التيام پذير نخواهد بود و گاه تا پايان زندگي زناشويي آثار آن بر جاي مي ماند.

از نظر روانشناسي اين دردهاي روحي منجر به پيدايش هزاران نوع اختلالات فکري ، غم و اندوه مزمن مي گردد که درمان آن بسيار مشکل خواهد بود زيرا اغلب منشا و علت اصلي آن ناشناخته مي ماند.

در واقع علت سرد مزاجي بسياري از زناني که لذت جنسي نمي برند آن است که در شب زفاف ناگواري ديده و رنج و تب روحي کشيده اند و اين تالمات در ضمير پنهان آنها مانده و اختلالات جسمي و رواني بعدي را با خود آورده است.

بسياري از امراض ديگر چون پريشان خيالي و بيماريهاي عصبي غالبا در اثر همين رويدادهاي به ظاهر کوچک شب زفاف ايجاد مي شود و گاهي اين عوارض روحي به قدري پيچيده و شديد مي شود که روان پزشک بايد مدتها وقت صرف کند تا پس از جلب اعتماد و اطمينان بيمار ، شايد موفق به کشف ريشه اصلي اختلال گردد. اين است که باز تکرار مي کنيم در نوازش و مهرباني و رعايت حال تازه عروس به ويژه در شب رفاف به هيچ نبايد کوتاهي کرد.

هيچ دختري فطرتا مرد را مختار نخواهد دانست تا هر چه مي خواهد بکند و اگر حجب و حياي عروس يا هر علت ناشناخته ديگر مانع از آن است که به ميل تسليم شود بهتر است يک شب يا حتي شبهاي متعدد ، زفاف را به عقب انداخت تا عروس به تماس جسماني خو بگيرد و با آرامش خاطر مشتاق و راغب به ارتباط جنسي شود.

عمر انسان آن قدر کوتاه نيست که چنين شتابکاري لازم باشد و به خصوص در اين دوره ، صبر و متانت و حوصله به پيروزي و کامروايي خواهد انجاميد.

در اينجا بايد يادآور شويم اگر داماد به دليل ضعف نفس و سستي در رفتار ، بخواهد به هر نحو عمل را انجام دهد به نتيجه نمي رسد و لازم است اصرار در اين باره خيلي ملايم و صبورانه باشد.

اصولا زن وقتي هم حاضر و راغب به تسليم است طبيعتا مي خواهد بر او ظفر يابند ولي بين فتح عاشقانه و استيلاي وحشيانه تفاوت بسيار است و مرد بايد با فراست دريابد که هنگام دخول فرا رسيده است.

به طور کلي در هفته هاي اول ازدواج براي نزديکي نبايد پافشاري کرد جز آن که عروس خود ابراز تمايل کند.شوهر اگر عيبي در بدن زن مشاهده کرد ، هرگز نبايد آن را آشکار کند يا اظهار تعجب کند مبادا زن اندوهگين شود و آن را مايه حقارت پندارد.

Wednesday, July 23, 2008

دختر شهوت انگيز در شب زفاف


در خاطره تمامي زوجهاي جوان يك شب خاطره انگيز است. كليه كساني كه اين شب رو تجربه كرده اند، بي شك تا آخر عمر آن را فراموش نخواهند كرد.منظور ما در اين مقاله شب اول عروسي نيست . چون بسياري از افراد ، قبل از عروسي ( كه در عرف معمول است ) آميزش جنسي( بطور كامل) را تجربه ميكنند. پس منظور اين مقاله زماني است كه دختر ازاله بكارت ميشود . يعني زماني كه دختر ، پرده بكارت خود را از دست ميدهد .ما در اين مقاله شب زفاف را زماني ميگوئيم ، كه دختران براي اولين بار تجربه سكس از راه واژن را مي آزمايند.همانطور كه ميدانيم تمامي زخمها ، دردناك هستند بخصوص اگر سطحي باشند . به عنوان مثال اگر دست شما با ديوار زبري (مثل كنيتكس) برخورد كند ، درد به حد زيادي غير قابل تحمل است . اين حالت دقيقا براي دختران مصداق دارد. آنها درد بسيار زيادي را در ضمن پاره شدن پرده بكارت تجربه ميكنند. و غير از آن ، درد بسيار زيادي هنگام داخل شدن آلت تناسلي در داخل واژن (دخول) خواهند داشت .اول براي روشن شدن قضيه علت درد را مرور ميكنيم.دو نوع درد در هنگام اولين تجربه جنسي قابل درك است :1- درد به علت پارگي پرده بكارت دختر .اين درد همانطور كه در بالا ذكر شد به علت ايجاد يك زخم سطحي در داخل واژن است . كه اينگونه زخمها معمولا دردناك تر از ساير زخمها ميباشند . براي كنترل يا كاهش درد ، بهترين كار ايجاد معاشقه طولاني است . اين كار سبب ميشود تا دختر به مرحله ارگاسم يا نزديك آن برسد . رسيدن به ارگاسم ، آستانه درد را بالا ميبرد و باعث ميشود كه درد يا خيلي كم شود يا قابل تحمل گردد . به عنوان مثال د رزمان ارگاسم اگر شخص گاز گرفته شود درد را احساس نميكند يا درد بسيار جزئي خواهد بود .2- درد به علت دخول اين درد دقيقا درد به علت كشش ديواره واژن ميباشد . شما وقتي بادكنكي را براي اولين بار باد ميكنيد ، زور بيشتري بكار ميبريد تا بتوانيد ديواره هاي بادكنك را از هم باز كنيد . اين حالت دقيقا دز واژن هم ايجاد ميشود . واژن براي اولين بار ميخواهد باز شود . پس درد زيادي را حس ميكند . براي كنترل اين درد دقيقا مثل بالا بايد معاشقه طولاني داشت . تا هم واژن ليز شود و هم آستانه درد افزايش يابد . براي اين منظور ميشود از ژل لوبريكانت استفاده نمود.در كل براي آميزش بهتر و كم درد در اولين تجربه بايد نكات زير را توجه نمود :1- معاشقه طولاني تا رسيدن به مرحله ارگاسم2 - استفاده از ژل لوبريكانت در شب زفاف 3- بهتر است دختر لبه تخت دراز بكشد . جوري كه پاهاي وي كاملا روي زمين قرار بگيرد . در اين صورت كمترين درد و فشار به دختر وارد ميشود.4- دختر را بايد قبل از نزديكي از نظر روحي آماده كرد5- درصورت داشتن درد شديد از ادامه نزديكي خودداري كنيد.پارگي پرده بكارت معمولا داراي خونريزي كم است . البته اين قضيه به جثه زن و سن دختر دارد. در بعضي از موارد پرده دختر با نزديكي پاره نميشود . در اين حالت حتما بايد با جراح زنان مشورت نمود تا وي به روش جراحي پرده را باز نمايد.تا 3 .روز پس از نزديكي خونريزي بسيار جزئي ، طبيعي است و نبايد نگران بود

Thursday, July 10, 2008

زیبایی چیزی بیشتر از شهوت



beauty is more than Flesh


زیبایی چیزی بیشتر از شهوت

شهوت بوسيدن



ببين كه چگونه لب هاي ساكتم در شهوت بوسيدن لب هاي معصوم تو سكوت كرده اند

ببين كه چگونه لبهاي ساكتم در شهوت بوسيدن لبهاي معصوم تو سكوت كرده اند ، شاخه گل سرخي به روي چشمانت ميگذارم و با چشماني بسته براي اولين بار تو را ميبوسم ، آن هنگام كه هر دو در شهوت تن غرق بوديم ديدي كه خداوند ميخنديد ، خداوند خوشحال شده بود ، خداوند خوشحال شده بود . پس بيا نترسيم و تا ابد لبهايمان را به هم گره بزنيم تا ابد . اي تنها منجي من ، مرا تنها مگذار ، اگر آسمان شوي برايت زمين خواهم شد تا به رويم بباري ، براي چشمان معصومت نگاه خواهم شد و براي گوشهايت صدا ، براي نفسهايت گلو خواهم شد و در رگهايت از خون خود خواهم دميد ، و پس از مرگت نيز براي جسد ت كفن خواهم شد ، مرا تنها مگذار ، مرا تنها مگذار . روزي كه خداوند تو را مي آفريد از او زمان مرگت را پرسيدم ! ميداني چرا ؟ براي اينكه پيش از تو بميرم و هيچ گاه مرگت را نبينم . ميخواهم تا هميشه برايم زنده باشي تا هميشه . تو ديگر تنها نيستي ، خانه اي خواهم ساخت برايت ، از استخوانهايم برايش ستون و از پوستم برايش سقفي ، قلبم را با برق شكاف ميان سينه هايت ميشكافم واز گرمي خون رگهايم براي شبهاي تاريك تنهاييت آتشي مي افروزم و تا هميشه در كنارت ميسوزم تا هميشه . . .
و در عوض فقط از تو ميخواهم گونه هاي خيسم را پاك كني

عکس از شب زفاف

زفاف


عاشق و عشق


عشق من...تو بهترینیعزیزترینیقشنگ ترینیاز صمیم قلب میگم صادق ترینیاز ته دلم میگم عاشق ترینی...





من تمام عشق را در چشمهای تو یافتم من آرامش عشق را در نگاه تو یافتم من تمام لحظه هایم را در تو میبینم من عاشق شدن را از تو یاد گرفتم من یکرنگی راچنان در وجود تو دیدم که از عشق لرزیدم من وجود تو را پر از محبت دیدم من عشق واقعی را در قلب تو یافتم و خندیدم به کسانی که می گفتند مرا دوست دارند من تو را می شناختم تو همیشه در وجودم بودی من احساسم را مدیون عشق پاک توام من دیگر نمی ترسم دیگر از هیچ چیز نمی ترسم با تو می توان همیشه طعم عشق را چشید من همیشه به تو احتیاج داشته ام تو به من احساس خوب بخشیدی تو مرا به اوج بردی تو دستهایم را گرفتی تو به من نشان دادی آ ن چیزی را که سالها به دنبالش بودم من عشق واقعی را در تو یافتم من تو را عاشق یافتم تو را مهربان و یک انسان واقعی. یک مرد می تواند مثل تو باشد. توبه من یاد دادی که فاصله ها ما را جدا نخواهد کرد تو به من یاد دادی که چگونه عشق بورزم و مرا بخشیدی به خاطرآنکه تو را آزردم و تو به من گذشت و صبر را آموختی و اینکه هر کاری خواهی کرد برای من و این مقدس ترین چیز در زندگی من است می خواهم بگویم دوستت دارم می خواهم بگویم بی تو هیچم می خواهم بگویم که باور کردم تو را، صداقت را و موج احساست را ، من تو را نگران یافتم نگران خود و از شوق پر کشیدم من تو را را عشق می نامم من تو را تعاشق یافتم و خدا را صدا کردم خدا خدا خدا .... من تو مام احساس می نامم من اعتراف می کنم که در برابر این همه احساس هیچم من چشمهای مهربان و قلب عاشقت را با دنیا عوض نمی کنم،



من تنها تو را دوست دارم

لب هايمان از گرمی شهوت خشک شده




سلام به تويی که اسمت شکوفه هارو به يادم مياره

سلام به تويی که نامت سرمستی و عشق رو واسم تداعی می کنه

سلام به اونيکه هميشه دل نگران من
سلام عزيزم

کاش در اوج نيازی که الان به من داری می تونستم غمخوار تو باشم .

ای تنها هم آغوش من !

بيا که احساسم را برايت دست نخورده نگاه داشته ام و جسمم را به لذت بوسه ای نفروخته ام !

بيا که می خواهم وقتی دستانت را به روی قلبم می گذاری ٬از فرط لذت قطره های اشک بر گونه ات

بدرخشد . می خواهم با اشکهايت بر تمام احساسم بوسه زنی ... !

می خواهم اشکهايت تمام احساسم را خيس کند .

بيا که سالهاست سر به ديوار نهاده ام . بيا ای تنها هم آغوش من ............. بيا !!



مرا به آغوشت راه بده ...

بيا چشمانمان را ببنديم ... می خواهم وقتی لبهای معصوممان به هم گره می خورد و هر دو از لذت ٬

در آغوش هم نفس نفس می زنيم ٬ از لذت متناهی جسممان ٬‌وجود نا متناهی خداوند را با

چشمان بسته تصور کنيم ... چشمانت را باز نکن ... نه ! نه !

لبهايمان از گرمی شهوت خشک شده ... اما گونه هايمان از اشک خيس ...

بيا که ....



عزيز راه دورم بيش از عشق بر تو عاشقم