Monday, July 28, 2008

شهوت سرا

زفاف


پاره شدن پرده بکارت ، در حقيقت نمود خارجي جرياني بسيار پيچيده است که بايد آن را آغاز “زنانگي” و پايان “دوشيزگي” شمرد.تازه عروس بنا به طبيعت ، از نخستين اکراه و هراس دارد و علت آن معمولا درد جسماني نيست که اگر همراه با آرامش و خودداري و صبوري مرد باشد خيلي جزئي است. غالبا خود دختر هم نمي داند علت اين هراس و اکراه در کجاست ؟ در واقع تازه عروس در اين مرحله دچار نوعي ” شرم ” نيز هست . همه اين علت ها را بايد در جاي ديگري جستجو کرد.در حقيقت چون زن در اين مرحله که وارد حيات زناشويي مي گردد دگرگوني مهمي در برابر خود مي بيند و به زندگي آينده و مسووليت ها و خطرهاي آن مي انديشد و از آن واهمه دارد. همه اين واهمه ها ، چه زن از آن آگاه باشد و چه نباشد ، قابل ملاحظه و شايسته توجه است.اين وظيفه شوهر است که وجود اين هراس فطري زن را دريابد و همواره آن را به ياد داشته باشد.بهترين فرصت براي جلب اطمينان زن همين دوره کوتاه است.معروف است که زفاف را نبايد با جبر آغاز کرد ، ما مي گوييم در کار پاره شدن پرده دوشيزگي نه تنها جبر نبايد در کار باشد بلکه اين عمل بايد دنباله و نتيجه نوازشي صبورانه و معاشقه اي جانانه باشد و شوهر بايد عروس را به تدريج متمايل و راغب به عمل نمايد نه آن که با شتابکاري و به کار بردن زور ، تنها حس شهوت خويش را فرو نشاند. در اين صورت تنها جسم زن را تصرف کرده و از تصرف روح او ناتوان مانده است. بنابراين شوهر در شب زفاف بايد تمام تمهيدات لازم را به کار گيرد و در نهايت ملايمت و ظرافت عمل کند و بداند که کوچکترين اشتباه ، چندان او را خسته و دل آزرده مي کند که به آساني التيام پذير نخواهد بود و گاه تا پايان زندگي زناشويي آثار آن بر جاي مي ماند.

از نظر روانشناسي اين دردهاي روحي منجر به پيدايش هزاران نوع اختلالات فکري ، غم و اندوه مزمن مي گردد که درمان آن بسيار مشکل خواهد بود زيرا اغلب منشا و علت اصلي آن ناشناخته مي ماند.

در واقع علت سرد مزاجي بسياري از زناني که لذت جنسي نمي برند آن است که در شب زفاف ناگواري ديده و رنج و تب روحي کشيده اند و اين تالمات در ضمير پنهان آنها مانده و اختلالات جسمي و رواني بعدي را با خود آورده است.

بسياري از امراض ديگر چون پريشان خيالي و بيماريهاي عصبي غالبا در اثر همين رويدادهاي به ظاهر کوچک شب زفاف ايجاد مي شود و گاهي اين عوارض روحي به قدري پيچيده و شديد مي شود که روان پزشک بايد مدتها وقت صرف کند تا پس از جلب اعتماد و اطمينان بيمار ، شايد موفق به کشف ريشه اصلي اختلال گردد. اين است که باز تکرار مي کنيم در نوازش و مهرباني و رعايت حال تازه عروس به ويژه در شب رفاف به هيچ نبايد کوتاهي کرد.

هيچ دختري فطرتا مرد را مختار نخواهد دانست تا هر چه مي خواهد بکند و اگر حجب و حياي عروس يا هر علت ناشناخته ديگر مانع از آن است که به ميل تسليم شود بهتر است يک شب يا حتي شبهاي متعدد ، زفاف را به عقب انداخت تا عروس به تماس جسماني خو بگيرد و با آرامش خاطر مشتاق و راغب به ارتباط جنسي شود.

عمر انسان آن قدر کوتاه نيست که چنين شتابکاري لازم باشد و به خصوص در اين دوره ، صبر و متانت و حوصله به پيروزي و کامروايي خواهد انجاميد.

در اينجا بايد يادآور شويم اگر داماد به دليل ضعف نفس و سستي در رفتار ، بخواهد به هر نحو عمل را انجام دهد به نتيجه نمي رسد و لازم است اصرار در اين باره خيلي ملايم و صبورانه باشد.

اصولا زن وقتي هم حاضر و راغب به تسليم است طبيعتا مي خواهد بر او ظفر يابند ولي بين فتح عاشقانه و استيلاي وحشيانه تفاوت بسيار است و مرد بايد با فراست دريابد که هنگام دخول فرا رسيده است.

به طور کلي در هفته هاي اول ازدواج براي نزديکي نبايد پافشاري کرد جز آن که عروس خود ابراز تمايل کند.شوهر اگر عيبي در بدن زن مشاهده کرد ، هرگز نبايد آن را آشکار کند يا اظهار تعجب کند مبادا زن اندوهگين شود و آن را مايه حقارت پندارد.

Wednesday, July 23, 2008

دختر شهوت انگيز در شب زفاف


در خاطره تمامي زوجهاي جوان يك شب خاطره انگيز است. كليه كساني كه اين شب رو تجربه كرده اند، بي شك تا آخر عمر آن را فراموش نخواهند كرد.منظور ما در اين مقاله شب اول عروسي نيست . چون بسياري از افراد ، قبل از عروسي ( كه در عرف معمول است ) آميزش جنسي( بطور كامل) را تجربه ميكنند. پس منظور اين مقاله زماني است كه دختر ازاله بكارت ميشود . يعني زماني كه دختر ، پرده بكارت خود را از دست ميدهد .ما در اين مقاله شب زفاف را زماني ميگوئيم ، كه دختران براي اولين بار تجربه سكس از راه واژن را مي آزمايند.همانطور كه ميدانيم تمامي زخمها ، دردناك هستند بخصوص اگر سطحي باشند . به عنوان مثال اگر دست شما با ديوار زبري (مثل كنيتكس) برخورد كند ، درد به حد زيادي غير قابل تحمل است . اين حالت دقيقا براي دختران مصداق دارد. آنها درد بسيار زيادي را در ضمن پاره شدن پرده بكارت تجربه ميكنند. و غير از آن ، درد بسيار زيادي هنگام داخل شدن آلت تناسلي در داخل واژن (دخول) خواهند داشت .اول براي روشن شدن قضيه علت درد را مرور ميكنيم.دو نوع درد در هنگام اولين تجربه جنسي قابل درك است :1- درد به علت پارگي پرده بكارت دختر .اين درد همانطور كه در بالا ذكر شد به علت ايجاد يك زخم سطحي در داخل واژن است . كه اينگونه زخمها معمولا دردناك تر از ساير زخمها ميباشند . براي كنترل يا كاهش درد ، بهترين كار ايجاد معاشقه طولاني است . اين كار سبب ميشود تا دختر به مرحله ارگاسم يا نزديك آن برسد . رسيدن به ارگاسم ، آستانه درد را بالا ميبرد و باعث ميشود كه درد يا خيلي كم شود يا قابل تحمل گردد . به عنوان مثال د رزمان ارگاسم اگر شخص گاز گرفته شود درد را احساس نميكند يا درد بسيار جزئي خواهد بود .2- درد به علت دخول اين درد دقيقا درد به علت كشش ديواره واژن ميباشد . شما وقتي بادكنكي را براي اولين بار باد ميكنيد ، زور بيشتري بكار ميبريد تا بتوانيد ديواره هاي بادكنك را از هم باز كنيد . اين حالت دقيقا دز واژن هم ايجاد ميشود . واژن براي اولين بار ميخواهد باز شود . پس درد زيادي را حس ميكند . براي كنترل اين درد دقيقا مثل بالا بايد معاشقه طولاني داشت . تا هم واژن ليز شود و هم آستانه درد افزايش يابد . براي اين منظور ميشود از ژل لوبريكانت استفاده نمود.در كل براي آميزش بهتر و كم درد در اولين تجربه بايد نكات زير را توجه نمود :1- معاشقه طولاني تا رسيدن به مرحله ارگاسم2 - استفاده از ژل لوبريكانت در شب زفاف 3- بهتر است دختر لبه تخت دراز بكشد . جوري كه پاهاي وي كاملا روي زمين قرار بگيرد . در اين صورت كمترين درد و فشار به دختر وارد ميشود.4- دختر را بايد قبل از نزديكي از نظر روحي آماده كرد5- درصورت داشتن درد شديد از ادامه نزديكي خودداري كنيد.پارگي پرده بكارت معمولا داراي خونريزي كم است . البته اين قضيه به جثه زن و سن دختر دارد. در بعضي از موارد پرده دختر با نزديكي پاره نميشود . در اين حالت حتما بايد با جراح زنان مشورت نمود تا وي به روش جراحي پرده را باز نمايد.تا 3 .روز پس از نزديكي خونريزي بسيار جزئي ، طبيعي است و نبايد نگران بود

Thursday, July 10, 2008

زیبایی چیزی بیشتر از شهوت



beauty is more than Flesh


زیبایی چیزی بیشتر از شهوت

شهوت بوسيدن



ببين كه چگونه لب هاي ساكتم در شهوت بوسيدن لب هاي معصوم تو سكوت كرده اند

ببين كه چگونه لبهاي ساكتم در شهوت بوسيدن لبهاي معصوم تو سكوت كرده اند ، شاخه گل سرخي به روي چشمانت ميگذارم و با چشماني بسته براي اولين بار تو را ميبوسم ، آن هنگام كه هر دو در شهوت تن غرق بوديم ديدي كه خداوند ميخنديد ، خداوند خوشحال شده بود ، خداوند خوشحال شده بود . پس بيا نترسيم و تا ابد لبهايمان را به هم گره بزنيم تا ابد . اي تنها منجي من ، مرا تنها مگذار ، اگر آسمان شوي برايت زمين خواهم شد تا به رويم بباري ، براي چشمان معصومت نگاه خواهم شد و براي گوشهايت صدا ، براي نفسهايت گلو خواهم شد و در رگهايت از خون خود خواهم دميد ، و پس از مرگت نيز براي جسد ت كفن خواهم شد ، مرا تنها مگذار ، مرا تنها مگذار . روزي كه خداوند تو را مي آفريد از او زمان مرگت را پرسيدم ! ميداني چرا ؟ براي اينكه پيش از تو بميرم و هيچ گاه مرگت را نبينم . ميخواهم تا هميشه برايم زنده باشي تا هميشه . تو ديگر تنها نيستي ، خانه اي خواهم ساخت برايت ، از استخوانهايم برايش ستون و از پوستم برايش سقفي ، قلبم را با برق شكاف ميان سينه هايت ميشكافم واز گرمي خون رگهايم براي شبهاي تاريك تنهاييت آتشي مي افروزم و تا هميشه در كنارت ميسوزم تا هميشه . . .
و در عوض فقط از تو ميخواهم گونه هاي خيسم را پاك كني

عکس از شب زفاف

زفاف


عاشق و عشق


عشق من...تو بهترینیعزیزترینیقشنگ ترینیاز صمیم قلب میگم صادق ترینیاز ته دلم میگم عاشق ترینی...





من تمام عشق را در چشمهای تو یافتم من آرامش عشق را در نگاه تو یافتم من تمام لحظه هایم را در تو میبینم من عاشق شدن را از تو یاد گرفتم من یکرنگی راچنان در وجود تو دیدم که از عشق لرزیدم من وجود تو را پر از محبت دیدم من عشق واقعی را در قلب تو یافتم و خندیدم به کسانی که می گفتند مرا دوست دارند من تو را می شناختم تو همیشه در وجودم بودی من احساسم را مدیون عشق پاک توام من دیگر نمی ترسم دیگر از هیچ چیز نمی ترسم با تو می توان همیشه طعم عشق را چشید من همیشه به تو احتیاج داشته ام تو به من احساس خوب بخشیدی تو مرا به اوج بردی تو دستهایم را گرفتی تو به من نشان دادی آ ن چیزی را که سالها به دنبالش بودم من عشق واقعی را در تو یافتم من تو را عاشق یافتم تو را مهربان و یک انسان واقعی. یک مرد می تواند مثل تو باشد. توبه من یاد دادی که فاصله ها ما را جدا نخواهد کرد تو به من یاد دادی که چگونه عشق بورزم و مرا بخشیدی به خاطرآنکه تو را آزردم و تو به من گذشت و صبر را آموختی و اینکه هر کاری خواهی کرد برای من و این مقدس ترین چیز در زندگی من است می خواهم بگویم دوستت دارم می خواهم بگویم بی تو هیچم می خواهم بگویم که باور کردم تو را، صداقت را و موج احساست را ، من تو را نگران یافتم نگران خود و از شوق پر کشیدم من تو را را عشق می نامم من تو را تعاشق یافتم و خدا را صدا کردم خدا خدا خدا .... من تو مام احساس می نامم من اعتراف می کنم که در برابر این همه احساس هیچم من چشمهای مهربان و قلب عاشقت را با دنیا عوض نمی کنم،



من تنها تو را دوست دارم

لب هايمان از گرمی شهوت خشک شده




سلام به تويی که اسمت شکوفه هارو به يادم مياره

سلام به تويی که نامت سرمستی و عشق رو واسم تداعی می کنه

سلام به اونيکه هميشه دل نگران من
سلام عزيزم

کاش در اوج نيازی که الان به من داری می تونستم غمخوار تو باشم .

ای تنها هم آغوش من !

بيا که احساسم را برايت دست نخورده نگاه داشته ام و جسمم را به لذت بوسه ای نفروخته ام !

بيا که می خواهم وقتی دستانت را به روی قلبم می گذاری ٬از فرط لذت قطره های اشک بر گونه ات

بدرخشد . می خواهم با اشکهايت بر تمام احساسم بوسه زنی ... !

می خواهم اشکهايت تمام احساسم را خيس کند .

بيا که سالهاست سر به ديوار نهاده ام . بيا ای تنها هم آغوش من ............. بيا !!



مرا به آغوشت راه بده ...

بيا چشمانمان را ببنديم ... می خواهم وقتی لبهای معصوممان به هم گره می خورد و هر دو از لذت ٬

در آغوش هم نفس نفس می زنيم ٬ از لذت متناهی جسممان ٬‌وجود نا متناهی خداوند را با

چشمان بسته تصور کنيم ... چشمانت را باز نکن ... نه ! نه !

لبهايمان از گرمی شهوت خشک شده ... اما گونه هايمان از اشک خيس ...

بيا که ....



عزيز راه دورم بيش از عشق بر تو عاشقم